92.4K
Downloads
623
Episodes
چند سالی است که ما دو شب در هفته دور هم جمع میشویم و متونی که از ادبیات فارسی دوست داریم را میخوانیم و معنی میکنیم و به بحث میگذاریم. نوار جلسات را بعد از مختصری ویرایش و با چند هفته تاخیر، هم اینجا منتشر میکنیم و هم در یوتیوب. خود جلسه هم در این کانال یوتیوب زنده پخش میشود: https://www.youtube.com/aliganjei تا بحال این متون را خواندهایم: - شاهنامه فردوسی - تاریخ بیهقی - تاریخ جهانگشا - سفرنامه ناصرخسرو - ارداویرافنامه (از متن پهلوی و ترجمه ژینیو / آموزگار) - کلیله و دمنه - هفت پیکر - راحت الصدور - چهارمقاله - جامع التواریخ؛ تاریخ سامانیان و آل بویه و غزنویان - سوانح العشاق - چند رساله از سهروردی - جامع التواریخ؛ تاریخ سلجوقیان - خسرو و شیرین - قابوسنامه - جامع التواریخ؛ تاریخ سلاطین خوارزم - یادگار زریران - جامع التواریخ؛ اتابکان سلغری فارس - جامع التواریخ؛ تاریخ اسماعیلیان - جامع التواریخ؛ تاریخ اغوز - سیاستنامه خواجه نظام الملک - نوروزنامه - اسکندرنامه (شرفنامه و اقبالنامه) - لیلی و مجنون - مخزن الاسرار - نفثه المصدور - تاریخ بخارا - مرزبان نامه - کلیات رودکی - سندبادنامه - تاریخ سیستان - گزیده اشعار دقیقی، بابا طاهر، قصاب کاشانی، فخری هروی، فلکی شروانی، عماد خراسانی، وثوق الدوله و دیگران
Episodes
Sunday Aug 06, 2023
تاریخ بخارا - ۴ - رودها و دیوارها و سکهها و فتوحات مسلمانان
Sunday Aug 06, 2023
Sunday Aug 06, 2023
ذکری از رودهای بخارا خواندیم که نامهایشان این بود: کرمینه، شاپورکام (شافر کام)، خرقانه العلیا، خرقان، ختفر، سامجن، بیکان، فراوز العلیا، فراوز السفلی و رود زر. جالب این که همه رودها بجز ختفر دستکند اند. در حاشیه ذکر رودهای بخارا اشارهای هم به اختلافات امرای بخارا و جنگهایشان با یکدیگر میکند.
در اشاره کوتاهی ذکر شده بود که در روزگار آل سامان خراج بخارا به انضمام کرمینه یک میلیون و صد و شصت هشت هزار و شصت و شش درم و پنج دانگ و نیم بوده که بعدا خراج بعضی نواحی از جمله کرمینه مستقل از خراج بخارا شدهاند.
ذکر دیوار بخارا را خواندیم که در برابر هجوم ترکان ساخته شده بود و تا زمان سامانیان برپا بود و نگهداریاش باز زیادی بر دوش مردم بخارا گذاشته بود تا این که امیر اسماعیل سامانی گفت «تا من زنده باشم بارهٔ ولایت بخارا من باشم» و دیوار را رها کرد تا خراب شود.
اوکانا بخارخدات، معاصر با ابوبکر، اولین کسی بود که سکه نقره زد و این سکه در جریان بود تا سال ۱۸۵ هجری که غطریف امیر خراسان شد و چون سکه اوکانا به تدریج کمیاب شده بود، مردم از او خواستند که سکه تازه ضرب کند. سکهای که غطریفی ضرب کرد سیاه از آب در آمد و مردم کراهت داشتند به گرفتنش ولی امیر به زور آن را تحمیل کرد و خراج بخارا را به غدرفی میگرفت و چون از این سکه کم بود قیمتش به طور مصنوعی بالا رفت و خراج بخارا افزایش یافت.
بعد از این اطلاعات جغرافیایی و اقتصادی درباره فتح بخارا به دست اعراب مسلمان میخوانیم. اولین کسی به بخارا لشکرکشی کرد عبیدالله زیاد بود و نایب السلطنه بخارا هم خاتونی بود، مادر طغشاده.
بار اول عبیدالله با یک میلیون درهم غرامت و چند هزار برده و غنیمتهای دیگر صلح کرد و بازگشت.
بعد از او سعید بن عثمان امیر خراسان شد و لشکرکشی کرد و باز خاتون به رغم رسیدن کمک از سغد شکست خورد و به صلح رضایت داد و هشتاد نفر از بزرگان بخارا را نیز به عنوان گروگان به سعید سپرد. البته راوی میگوید که این هشتاد نفر از دشمنان پنهان او بودند و به دنبال این بودند که شاهزاده دیگری را به جای پسر خردسال او بر تخت بنشانند و خاتون با این کار با یک تیر دو نشان زد. در نهایت هم سعید این گروگانها را به خواری به کوفه برد و آنجا این عده بر سرش ریختند و او را کشتند.
در داستان سعید و خاتون راوی ادعا میکند که سعید عاشق خاتون شده بود و یکبار که بیمار شده بود خاتون به عیادتش رفت و از ظرف جواهرات دو عدد خرمای خشکیده در آورد و یکی را به سعید داد و سفارش کرد که این خیلی منفعت دارد و حتما بخور. سعید که دید چیزی که خاتون این قدر عزیز میدارد خرمای خشکیده است چند بار شتر خرمای تازه برایش فرستاد و او را خجالت داد.
Comments (0)
To leave or reply to comments, please download free Podbean or
No Comments
To leave or reply to comments,
please download free Podbean App.