92.2K
Downloads
622
Episodes
چند سالی است که ما دو شب در هفته دور هم جمع میشویم و متونی که از ادبیات فارسی دوست داریم را میخوانیم و معنی میکنیم و به بحث میگذاریم. نوار جلسات را بعد از مختصری ویرایش و با چند هفته تاخیر، هم اینجا منتشر میکنیم و هم در یوتیوب. خود جلسه هم در این کانال یوتیوب زنده پخش میشود: https://www.youtube.com/aliganjei تا بحال این متون را خواندهایم: - شاهنامه فردوسی - تاریخ بیهقی - تاریخ جهانگشا - سفرنامه ناصرخسرو - ارداویرافنامه (از متن پهلوی و ترجمه ژینیو / آموزگار) - کلیله و دمنه - هفت پیکر - راحت الصدور - چهارمقاله - جامع التواریخ؛ تاریخ سامانیان و آل بویه و غزنویان - سوانح العشاق - چند رساله از سهروردی - جامع التواریخ؛ تاریخ سلجوقیان - خسرو و شیرین - قابوسنامه - جامع التواریخ؛ تاریخ سلاطین خوارزم - یادگار زریران - جامع التواریخ؛ اتابکان سلغری فارس - جامع التواریخ؛ تاریخ اسماعیلیان - جامع التواریخ؛ تاریخ اغوز - سیاستنامه خواجه نظام الملک - نوروزنامه - اسکندرنامه (شرفنامه و اقبالنامه) - لیلی و مجنون - مخزن الاسرار - نفثه المصدور - تاریخ بخارا - مرزبان نامه - کلیات رودکی - سندبادنامه - تاریخ سیستان - گزیده اشعار دقیقی، بابا طاهر، قصاب کاشانی، فخری هروی، فلکی شروانی، عماد خراسانی، وثوق الدوله و دیگران
Episodes
Wednesday Nov 01, 2023
مرزبان نامه - ۱۶ - باب ششم؛ درخواستهای زروی از زیرک
Wednesday Nov 01, 2023
Wednesday Nov 01, 2023
تا اینجای باب ششم مرزباننامه که خواندیم، زروی زیرک را توجیه کرده که به جای برگشتن پیش چوپان بکوشد تا شاه جانوران شود و زیرک هم بعد از انکار بسیار بالاخره پیشنهاد بز را پذیرفته است.
بعد از پذیرفته شدن پیشنهادش، زروی به سگی که قرار است شاه حیوانات شود گفت بعضی قول و قرارها هست که وقت مطرح کردنشان اکنون است که تو هنوز به قدرت نرسیدهای. از جمله از او قول گرفت که وقتی به قدرت رسید سخن هیچ بدخواهی را در حق او نشنود چون بدگویی حتی اگر شنونده باور نکند باز هم اثری بر دل او خواهد گذاشت.
در همین راستا داستان موش و گربه را حکایت کرد که داستان بلندی است و نیم بیشتر این نشست را مشغول خواندنش بودیم. در داستان موش و گربه، وقتی موش میبیند که گربه از گرسنگی به حال مرگ افتاده با خود فکر میکند که این فرصت مناسبی است برای این که با هدیه کردن غذا دل گربه را به دست بیاورم و عمری از دست او آسوده باشم و همین کار را هم میکند و میان آنها دوستی و محبتی شکل میگیرد اما خروس که دوست قدیمی گربه بوده به این رابطه حسادت میکند و پیش گربه بدگویی از موش میکند و آخر سر جان موش را به باد میدهد.
درخواست بعدی زروی از زیرک آن است که وقتی به قدرت رسید احترام او را نگاه دارد و خصوصا در حضور دیگران قدر و منزلت او را به رخ حضار بکشد و در این رابطه داستان زاغ و بچهٔ خویش را حکایت میکند.
زاغ دختر بسیار زیبایی داشت و جغدی به خواستگاری او آمد. مادر به دخترش گفت به همین جغد شوهر کن که هیچ هنری ندارد که به آن تفاخر کند و تا آخر عمر افسارش دست خودت خواهد بود. دختر گفت اگر شوهری کنم به این بیهنری سرم را جلوی دوست و آشنا چطور بلند کنم؟
درخواست بعدی زروی آن بود که زیرک بداند که وقتی به پادشاهی رسید دیگر بز که چاکر او است همه حرفی را نمیتواند با او در میان بگذارد و داستان مرد مسافر با درخت مردم پرست (یعنی درختی که پرستیده میشد) را حکایت کرد. این هم داستان عجیبی بود. مرد مسافری به سرزمینی رسید و دید که مردم درختی را پرستش میکنند. تبر برداشت که درخت را قطع کند و به نزدیک آن که رسید درخت به حرف آمد و گفت که اگر مرا قطع نکنی هر روز در فلان موضع یک بدره زر برایت میگذارم. یک هفتهای هم این کار را کرد و روز هشتم مرد که به جای همیشگی رفت کیسه زر را ندید و دوباره تبر به دست به سراغ درخت رفت. اینبار درخت گفت دیدی که میتوانم به تو نفع برسانم؟ از ضرر رساندن هم عاجز نیستم. برو پی کارت!
Comments (0)
To leave or reply to comments, please download free Podbean or
No Comments
To leave or reply to comments,
please download free Podbean App.