92.3K
Downloads
623
Episodes
چند سالی است که ما دو شب در هفته دور هم جمع میشویم و متونی که از ادبیات فارسی دوست داریم را میخوانیم و معنی میکنیم و به بحث میگذاریم. نوار جلسات را بعد از مختصری ویرایش و با چند هفته تاخیر، هم اینجا منتشر میکنیم و هم در یوتیوب. خود جلسه هم در این کانال یوتیوب زنده پخش میشود: https://www.youtube.com/aliganjei تا بحال این متون را خواندهایم: - شاهنامه فردوسی - تاریخ بیهقی - تاریخ جهانگشا - سفرنامه ناصرخسرو - ارداویرافنامه (از متن پهلوی و ترجمه ژینیو / آموزگار) - کلیله و دمنه - هفت پیکر - راحت الصدور - چهارمقاله - جامع التواریخ؛ تاریخ سامانیان و آل بویه و غزنویان - سوانح العشاق - چند رساله از سهروردی - جامع التواریخ؛ تاریخ سلجوقیان - خسرو و شیرین - قابوسنامه - جامع التواریخ؛ تاریخ سلاطین خوارزم - یادگار زریران - جامع التواریخ؛ اتابکان سلغری فارس - جامع التواریخ؛ تاریخ اسماعیلیان - جامع التواریخ؛ تاریخ اغوز - سیاستنامه خواجه نظام الملک - نوروزنامه - اسکندرنامه (شرفنامه و اقبالنامه) - لیلی و مجنون - مخزن الاسرار - نفثه المصدور - تاریخ بخارا - مرزبان نامه - کلیات رودکی - سندبادنامه - تاریخ سیستان - گزیده اشعار دقیقی، بابا طاهر، قصاب کاشانی، فخری هروی، فلکی شروانی، عماد خراسانی، وثوق الدوله و دیگران
Episodes
Wednesday Sep 06, 2023
مرزبان نامه - ۹ - باب چهارم؛ دیو گاوپای و دانای نیکدین
Wednesday Sep 06, 2023
Wednesday Sep 06, 2023
داستان باب چهارم مرزبان نامه مربوط به زمانهای خیلی قدیم است. آنقدر قدیم که هنوز دیوها (اجنه) در کنار مردمان زندگی میکردند و به مغاکهای تاریک پناه نبرده بودند.
در این زمان در شهر بابل دانایی باایمان ظهور میکند و مردم را به راه راست هدایت میکند و عرصه چنان بر دیوها تنگ میشود که به نزد رئیسشان، دیو گاوپای، شکایت میبرند و از او میخواهند که شر این عالم را از سرشان کم کند.
دیو گاوپای اول با سه وزیرش مشورت میکند. اولی میگوید که الان بخت از ما برگشته و در طالع این دانا است و بهتر است که غیر از صبر کردن هیچ کاری نکنیم. دومی میگوید درست است که باد سرنوشت موافق کار ما نمیوزد ولی دست روی دست گذاشتن هم غلط است و باید به جنگ او برویم. سومی میگوید که در دو غلط میگویند و باید زاهد را وسوسه کنیم تا به لذتهای دنیوی آلوده شود و منحرف شود و مردم از او روی بگردانند.
دیو بعد از این که سخن هر سه وزیر را شنید گفت که نه! رای من این است که با این عالم مناظره کنم و او را در مناظره شکست دهم و آبرویش را ببرم که مردم از دورش پراکنده شوند. هر چند هم که سه وزیر نصیحتش کردند که این رای ثواب نیست و تو از پس مناظره با این دانا برنمیآیی، به خرجش نرفت.
در گفتگوی دیو با دستورانش سه داستان هم حکایت شد.
داستان «پسر احول میزبان» شبیه همان داستان مثنوی است که استاد به شاگرد احولش میگوید برو آن شیشه را بیاور و شاگردش میپرسد که از آن دو شیشه کدام را بیاورم. اینجا داستان ظرافتهای بیشتری دارد و قابل درک است که چرا پدر به پسر احولش میگوید که برو شیشه را بشکن.
داستان «مهمان با خانه خدای» کمی سخیف است. در یک شب زمستانی برزگری مهمان دوستی بوده و به همراه زن میزبان سه نفری پایشان را در تنور گذاشته بودند که گرم شوند. میزبان متوجه میشود که لباس زنش چاکی دارد که عورتش نمایان است و سعی میکند با چوبی چاک را بپوشاند که زنش هول میشود و تیزی هم میدهد.
داستان سوم را نشست بعد خواهیم خواند.
Comments (0)
To leave or reply to comments, please download free Podbean or
No Comments
To leave or reply to comments,
please download free Podbean App.