92.6K
Downloads
623
Episodes
چند سالی است که ما دو شب در هفته دور هم جمع میشویم و متونی که از ادبیات فارسی دوست داریم را میخوانیم و معنی میکنیم و به بحث میگذاریم. نوار جلسات را بعد از مختصری ویرایش و با چند هفته تاخیر، هم اینجا منتشر میکنیم و هم در یوتیوب. خود جلسه هم در این کانال یوتیوب زنده پخش میشود: https://www.youtube.com/aliganjei تا بحال این متون را خواندهایم: - شاهنامه فردوسی - تاریخ بیهقی - تاریخ جهانگشا - سفرنامه ناصرخسرو - ارداویرافنامه (از متن پهلوی و ترجمه ژینیو / آموزگار) - کلیله و دمنه - هفت پیکر - راحت الصدور - چهارمقاله - جامع التواریخ؛ تاریخ سامانیان و آل بویه و غزنویان - سوانح العشاق - چند رساله از سهروردی - جامع التواریخ؛ تاریخ سلجوقیان - خسرو و شیرین - قابوسنامه - جامع التواریخ؛ تاریخ سلاطین خوارزم - یادگار زریران - جامع التواریخ؛ اتابکان سلغری فارس - جامع التواریخ؛ تاریخ اسماعیلیان - جامع التواریخ؛ تاریخ اغوز - سیاستنامه خواجه نظام الملک - نوروزنامه - اسکندرنامه (شرفنامه و اقبالنامه) - لیلی و مجنون - مخزن الاسرار - نفثه المصدور - تاریخ بخارا - مرزبان نامه - کلیات رودکی - سندبادنامه - تاریخ سیستان - گزیده اشعار دقیقی، بابا طاهر، قصاب کاشانی، فخری هروی، فلکی شروانی، عماد خراسانی، وثوق الدوله و دیگران
Episodes
Monday Apr 24, 2023
نفثه المصدور - ۱
Monday Apr 24, 2023
Monday Apr 24, 2023
کتاب نفثه المصدور را در دوازده جلسه خواندیم. هر سهشنبه یک جلسه را در پادکست منتشر خواهیم.
متن بسیار دشواری است و از بخت بلند ما بود که دکتر علی اصغر ابراهیمی وینیچه پذیرفت که برایمان بخواند و معنی کند.
در ابتدای جلسه اول خوانش نفثه المصدور، دکتر وینیچه مرحوم دکتر امیرحسن یزدگردی، مصحح متن را معرفی کردند و توضیحاتی دادند درباره خدمات ایشان و از جمله کتابخانهای که به دانشگاه اصفهان اهداء کردهاند سپس توضیحاتی دادند درباره خود متن نفثه المصدور، سبک متن، نویسندهاش، محل احتمالی خرندز، خاستگاه نثر مصنوع (یا فنی) و ویژگیهای آن و تاثیرپذیری و تاثیرگذاری این متن از متون قبل و بعد خودش.
متن با مقدمه چشمگیری در وصف نکبت روزگار آغاز میشود و از همان ابتدا که نویسنده قصد خودش را از نوشتن این کتاب شرح میدهد، مشخص است که با چه متنی سر و کار خواهیم داشت! شهاب الدین محمد خرندزی به این ترتیب میگوید که قصدش از نوشتن این کتاب فقط درددل کردن است:
«خواستهام که از شکایت بخت افتان و خیزان، که هرگز کام مراد شیرین نکرد تا هزار شربت ناخوشمذاق در پی نداد، و سهمی از اقسام آرزو نصیب دل نگردانید که هزار تیر مصائب به جگر نرسانید، فصلی چند بنویسم، و از آنچه احناء ضلوع بر او منطوی است و دلِ به جان آمده بر او حاوی - وان کاین همه غم درو بوَد یکدل نیست - دلپردازی واجب بینم، و از سرگذشتهای خویش که کوه پای مقاسات آن ندارد و دود آن چهره خرشید را تاریک کند «تکاد السموات یتفطرن منه و تنشق الارض و تخرّ الجبال هدّا» سروایی قلیل که تفصیل آن به تطویل انجامد و استعیاب آن اعمار طوال را مستغرق گرداند، در قلم آرم.»!
بعد از این مقدمه نسبتا کوتاه، درددلهای نویسنده از آنجا شروع میشود که چهار سال پیش از این، در قزوین از دوستش نجمالدین احمد سرهنگ خداحافظی میکند و به او هشدار میدهد که لشکر تاتار از آب رد خواهند شد و توصیه میکند که به مازندران برود که بر سر مسیر آنها نباشد ولی او گوش نمیکند و از ری به سمت سمنان میرود و بعد از بیابانک دیگر کسی از او خبری ندارد و معلوم نیست چه بلایی بر سرش آمده باشد.
خود خرندزی هم خزانهای به همراه داشته و محافظانی که قرار بوده از عراق برسند نرسیدهاند و لاجرم خودش با بیست سوار یا کمتر و بیشتر، از ترس راهزنان و دزدان، راه روز را در شب میپیموده است
Comments (0)
To leave or reply to comments, please download free Podbean or
No Comments
To leave or reply to comments,
please download free Podbean App.